یادگیری مبتنی بر جستجو گری
ارتباط بسیار نزدیکی بین شیوه کار یک پژوهش گر حرفه ایی و شیوه آموزش بر مبنای جستجو گری و جود دارد. دانش آموزان در این سبک از آموزش دقیقاً همان کاری را انجام می دهند که یک پژوهش گر علمی انجام می دهد با این تفاوت که مساله ایی که آنها سعی می کنند حل کنند نسبت به مساله ایی که یک پژوهش گر حرفه ایی حل می کند ساده تر است و به دانش ساده تری نیاز دارد. این نکته به این معنی است که باید محیطی فراهم شود که دانش آموزان در آن محیط به یک کار پژوهشی ساده بپردازند که در آن نقش معلم ،نقش یک استاد راهنما باشد که به موقع و در صورت لزوم به دانش آموزان مشاوره می دهد و آن ها را راهنمایی می کند.
یادگیری مبتنی بر جستجوگری الگویی است که یادگیری را بر محور پروژه ها سازماندهی می کند. بر اساس تعریفی که در راهنمای این روش برای معلمین مطرح شده است، پروژه ها فعالیت های پیچیده ای هستند که بر اساس سوالات یا مسائل چالش برانگیز، دانش آموزان را درگیر کار طراحی، حل مسئله، تصمیم گیری، و فعالیت های تحقیقی می کنند.
در این نوع آموزش دانش آموزان تشویق می شوند که سوال بپرسند و وظیفه معلم هم این نیست که به سوالات پاسخ گوید بلکه وظیفه او این است که دانش آموزان را تشویق کند که " دانش آموزان عزیز من اول از همه سعی کنید که سوال بپرسید و از آن مهم تر سعی کنید به کمک همدیگر و با کمک روش های علمی برای سوالات خود پاسخ پیدا کنید" معلمان سعی می کنند که بعد از اجرای یک دوره درسی دانش آموزانشان بتوانند تشخیص دهند که حفظ کردن جواب سوالات که توسط معلم داده شده ارزش زیادی ندارد آنچه مهم است پرسیدن سوال است و نحوه برخورد آن ها برای یافتن پاسخ آن. در این روش بجای اینکه بر حفظ کردن جواب آخر سوالات تمرکز داشته باشیم بر فرایند ایجاد پرسش، فرایند نحوه برخورد با پرسش و فرایند علمی حل آن تمرکز می شود.معلمان به دانش آموزان می گویند" این که چه پرسیده اید مهم نیست اینکه بپرسید مهم است. اینکه جواب پرسش شما چیست مهم نیست اینکه چگونه سعی می کنید برای پرسش خود پاسخ منطقی پیدا کنید مهم است".
انتظار می رود که دانش آموزان بعد از طی یک دوره چند ماهه و انجام فعالیت های کوچک پژوهشی و در گیر شدن در یک پروژه بلند مدت دانش آموزی حداقل توانایی های لازم برای انجام یک جستجو گری علمی را فرا بگیرند؛ و همچنین بتوانند کار خود را تحلیل کنند و توضیح دهند. منظور از این توضیح دادن آن است که بچه ها بتوانند بگویند که در هر مرحله از کار آن ها چه اتفاقی افتاده است و چگونه می توان پروژه بعدی را با کیفیت بهتر و در زمان کمتری به نتیجه مطلوب رساند.